دیکشنری
داستان آبیدیک
just then
d͡ʒʌst ðen
فارسی
1
عمومی
::
درست( همانوقت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
JUST IN TIME (JIT) PRODUCTION
JUST IN TIME (JIT) PURCHASING
JUST IN TIME COMPILER
JUST IN TIME MANUFACTURING
JUST IN TIME MANUFACTURING SYSTEM
JUST LET ME SAY
JUST LIKE THAT
JUST NOW
JUST OFF THE BOAT
JUST ONE OF THOSE THINGS
JUST PASSING THROUGH
JUST RELEASED
JUST SO
JUST THE SAME
JUST THE TICKET
JUST THEN
JUST WAIT
JUST WANT TO MENTION
JUST WANT TO SAY
JUST WHAT THE DOCTOR ORDERED
JUST WHAT YOU NEED
JUST WONDERING
JUSTICE
JUSTICE AND DEVELOPMENT PARTY
JUSTICE AND FAIRNESS
JUSTICE MODEL
JUSTICE OF THE PEACE
JUSTICE SYSTEM
JUSTICER
JUSTICESHIP
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید